آروينآروين، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره
پيوند مامان و باياي پيوند مامان و باياي ، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره
طناز(مامان آروين)طناز(مامان آروين)، تا این لحظه: 40 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

دنیای من آروین

تب وبيتابي عشقم

 عسل مامان چند روزي هست كه اصلا حال نداري.زوود حوب شو پسر گلم . مامان غصه ميخوره. شبها نميخوابي، مدام ميگي ماما ماما ماما، اگه پيشت نباشم گريه ميكني، تو اين چند روز ضعيف شدي از بس شير و غذا نميخوري، تبت اصلا قطع نميشد ، پاوشرت كردم جندين بار اما فرقي نكرد. اجبارا بردمت حموم. كه با آب ولرم بازي كني بلكه كمي تبت پائين بياد  ، مدام گريه كردي ، تو كه عاشق آب بازي بودي ، بازي نكردي.   دكتر گفت  ويروسي هستش چند روزي ظول ميكشه. فك كنم 5 روزي هس كه مريضي. سرما خوردي ، فدات بشم كه بيتابي ميكني. خوشيختانه  قشنگم دارو هاتو خوب ميخوري. خودت سبد دارو هارو مياري كه بده بخور. دعا ميكنم مامان جون زود پاهاش خوب بشه و ب...
10 اسفند 1393

فدات بشم كه سرما خوردي

قشنگ مامان برا اولين بار بد  جوري سرما خوردي. سرفه ميكني، بينيت كيپ ميشه. و شير خوردنت سخته. هر چي دارو هاتو ميدم و قطره رينو سالتين برا بيني استفاده ميكنم خوب نمشي. شبها گريه ميكني و خواب نداري. قربونت بشم الهي . خيلي  دلم ميگيره وقتي تو رو بيحال ميبينم. عشقم  از اينكه مجبورم دارو بهت بدم منو ببخش. اما به خاطر خودته. بايد زوود خوب بشي. امروز ميخوام از دكتر سخا برات وقت بگيرم ، ببرمت داروهاتو عوض كنه. ايشالا زودتر خوب بشي. ماشكي مامتن جون خونه بود. اون وقت تو خونه ميموندي، اين روزا هوا خيلي سرده و منم مجبورم تو رو هر روز صبح كه ميرم سر كار ببرم واسه خاله شهلا يا مامان جون مهين. البته بيشتر به خاله شهل...
6 اسفند 1393